سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و این معنى به لفظى دیگر از آن حضرت روایت شده است که : ] دل بیخرد در دهان اوست و زبان خردمند در دل او [ و معنى هر دو یکى است . ] [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 86 بهمن 8 , ساعت 12:11 عصر

 

جناب آقای محمد رحیم اسماعیل بیگ ، مومنی با تقوی که در توسل به اهل بیت عصمت و طهارت علاقه زیادی به امام حسین ع داشت ایشان می گفت: در شش سالگی به درد چشم مبتلا شدم سه سال به طول انجامید و سر انجام از هردو چشم نا بینا شدم تا اینکه در ایام محرم روضه ای در خانه ی دایی ام حاج محمد تقی  برگزار بود من هم شرکت نمودم در آن موقع هوا گرم بود و به مردم شربت خنک می دادند از دائی خود تقاضا کردم که کار شربت دادن را به من بسپارد دایی گفت: تو که چشم نداری؟ گفتم یک نفر همراه من باشد تا به من کمک کند تا اینکه دایی ام قبول کرد در اثنای دادن شربت بودم که مرحوم معین الشریعه روضه خوان روضه حضرت زینب س را می خواند من سخت متاثر و گریان شدم به گونه ای که از خود بی خود شدم و ازهوش رفتم در آن موقع بانوی مجلله ای دیدم فهمیدم حضرت زینب س است بی بی دست مبارک بر هر دو چشم من کشید و فرمود : خوب شدی و دیگر چشم درد نمی گیری . به هوش که آمدم ، چشم را باز کردم ، اهل مجلس را دیدم، با شادی و خوش حالی به طرف دایی خود دویدم ، مردم با دیدن این معجزه و عنایت منقلب شدند و اطراف مرا گرفتند ، دایی دستور داد تا مرا به اتاقی بردند تا مردم متفرق شدند

داستانهای شگفت ص 15



لیست کل یادداشت های این وبلاگ